آزمایش قند
امروز صبح مامانی و بابایی رفتن آزمایشگاه که مامانی آزمایش قند سه مرحله ای که دکتر براش نوشته بود رو انجام بده اول ناشتا ازم خون گرفت بعدش بهم یه شیشه شربت داد گفت بخور و یکساعت بعد بیا تا دوباره ازت خون بگیرم .. با بابایی رفتیم یه چرخی زدیم و یکساعت بعد برگشتیم مرحله دوم خونگیری انجام شد و دوباره باید یکساعت بعد میومدم واسه مرحله سوم واااااااای که چقد حالم بد بود دیگه کم کم داشت حالم بد میشد بزور خودمو نگه داشتم تا این یکساعتم گذشت مرحله سومم انجام دادم .. بعدش بابایی منو رسوند خونه و خودش رفت سرکارش عصر باید میرفتیم واسه نتیجه آزمایش یه خورده استرس داشتم که نکنه خدایی نکرده قندم بالا باشه عصر که باب...
نویسنده :
مامان مریم
18:23